عیسی خدای زنده هست
نوشته شده توسط : reza ranjbar

عیسی خدای زنده هست

مرگ و زنده شدن ایلعازر

یوحنا   باب ۱۱

 ۱ و شخصی‌ ایلعازر نام‌، بیمار بود، از اهل‌بیت‌ عنیا که‌ ده مریم‌ و خواهرش‌ مرتا بود.  ۲ و مریم‌ آن‌ است‌ که‌ خداوند را به‌ عطر، تدهین‌ ساخت‌ و پایهای‌ او را به‌ موی‌ خود خشکانید که‌ برادرش‌ ایلعازر بیمار بود.  ۳ پس‌ خواهرانش‌ نزد او فرستاده‌، گفتند: “ای‌ آقا، اینک‌ آن‌ که‌ او را دوست‌ می‌داری‌ مریض‌ است‌.”  ۴ چون‌ عیسی‌ این‌ را شنید گفت‌: “این‌ مرض‌ تا به‌ موت‌ نیست‌ بلکه‌ برای‌ جلال‌ خدا تا پسر خدا از آن‌ جلال‌ یابد.”  ۵ و عیسی‌ مرتا و خواهرش‌ و ایلعازر را محبت‌ می‌نمود.  ۶ پس‌ چون‌ شنید که‌ بیمار است‌، در جایی‌ که‌بود دو روز توقف‌ نمود.  ۷ و بعد از آن‌ به‌ شاگردان‌ خود گفت‌: “باز به‌ یهودیه‌ برویم‌.”  ۸ شاگردان‌ او را گفتند: “ای‌ معلم‌، الان‌ یهودیان‌ می‌خواستند تو را سنگسار کنند؛ و آیا باز می‌خواهی‌ بدانجا بروی‌؟”  ۹ عیسی‌ جواب‌ داد: “آیا ساعتهای‌ روز دوازده‌ نیست‌؟ اگر کسی‌ در روز راه‌ رود لغزش‌ نمی‌خورد زیرا که‌ نور این‌ جهان‌ را می‌بیند.  ۱۰ و لیکن‌ اگر کسی‌ در شب‌ راه‌ رود لغزش‌ خورد زیرا که‌ نور در او نیست‌.”  ۱۱ این‌ را گفت‌ و بعد از آن‌ به‌ ایشان‌ فرمود: “دوست‌ ما ایلعازر در خواب‌ است‌. اما می‌روم‌ تا او را بیدار کنم‌.”  ۱۲ شاگردان‌ او گفتند: “ای‌ آقا اگر خوابیده‌ است‌، شفا خواهد یافت‌.”  ۱۳ اما عیسی‌ درباره‌ موت‌ او سخن‌ گفت‌ و ایشان‌ گمان‌ بردند که‌ از آرامی‌ خواب‌ می‌گوید.  ۱۴ آنگاه‌ عیسی‌ علانیه بدیشان‌ گفت‌: “ایلعازر مرده‌ است‌.  ۱۵ و برای‌ شما خشنود هستم‌ که‌ در آنجا نبودم‌ تا ایمان‌ آرید ولکن‌ نزد او برویم‌.”  ۱۶ پس‌ توما که‌ به‌ معنی‌ توام‌ باشد، به‌ همشاگردان‌ خود گفت‌: “ما نیز برویم‌ تا با او بمیریم‌.”  ۱۷ پس‌ چون‌ عیسی‌ آمد، یافت‌ که‌ چهار روز است‌ در قبر می‌باشد.  ۱۸ و بیت‌ عنیا نزدیک‌ اورشلیم‌ بود، قریب‌ به‌ پانزده‌ تیر پرتاب‌.  ۱۹ و بسیاری‌ از یهود نزد مرتا و مریم‌ آمده‌ بودند تا بجهت‌ برادرشان‌، ایشان‌ را تسلی‌ دهند.  ۲۰ و چون‌ مرتا شنید که‌ عیسی‌ می‌آید، او را استقبال‌ کرد. لیکن‌ مریم‌ در خانه‌ نشسته‌ ماند.  ۲۱ پس‌ مرتا به‌ عیسی‌ گفت‌: “ای‌ آقا اگر در اینجا می‌بودی‌، برادر من‌ نمی‌مرد.  ۲۲ ولیکن‌ الان‌ نیز می‌دانم‌ که‌ هر چه‌ از خدا طلب‌ کنی‌، خدا آن‌ را به‌ تو خواهد داد.”  ۲۳ عیسی‌ بدو گفت‌: “برادر تو خواهد برخاست‌.”  ۲۴ مرتا به‌ وی‌ گفت‌: “می‌دانم‌ که‌ در قیامت‌ روز بازپسین‌ خواهد برخاست‌.”  ۲۵ عیسی‌بدو گفت‌: “من‌ قیامت‌ و حیات‌ هستم‌. هر که‌ به‌ من‌ ایمان‌ آورد، اگر مرده‌ باشد، زنده‌ گردد.  ۲۶ و هر که‌ زنده‌ بود و به‌ من‌ ایمان‌ آورد، تا به‌ ابد نخواهد مرد. آیا این‌ را باور می‌کنی‌؟”  ۲۷ او گفت‌: “بلی‌ ای‌ آقا، من‌ ایمان‌ دارم‌ که‌ تویی‌ مسیح‌ پسر خدا که‌ در جهان‌ آینده‌ است‌.”  ۲۸ و چون‌ این‌ را گفت‌، رفت‌ و خواهر خود مریم‌ را در پنهانی‌ خوانده‌، گفت‌: “استاد آمده‌ است‌ و تو را می‌خواند.”  ۲۹ او چون‌ این‌ را بشنید، بزودی‌ برخاسته‌، نزد او آمد.  ۳۰ و عیسی‌ هنوز وارد ده‌ نشده‌ بود، بلکه‌ در جایی‌ بود که‌ مرتا او را ملاقات‌ کرد.

زنده کردن دخترک

لوقا   باب ۸

 ۴۹ و این‌ سخن‌ هنوز بر زبان‌ او بود که‌ یکی‌ از خانه‌ رئیس‌ کنیسه‌ آمده‌، به‌ وی‌ گفت‌: “دخترت‌ مرد. دیگر استاد را زحمت‌ مده‌.”  ۵۰ چون‌ عیسی‌ این‌ را شنید، توجه‌ نموده‌ به‌ وی‌ گفت‌: “ترسان‌ مباش‌، ایمان‌ آور و بس‌ که‌ شفا خواهد یافت‌.”  ۵۱ و چون‌ داخل‌ خانه‌ شد، جز پطرس‌ و یوحنا و یعقوب‌ و پدر و مادر دختر، هیچ‌کس‌ را نگذاشت‌ که‌ به‌ اندرون‌ آید.  ۵۲ و چون‌ همه‌ برای‌ او گریه‌ و زاری‌ می‌کردند، او گفت‌: “گریان‌ مباشید! نمرده‌ بلکه‌ خفته‌ است‌.”  ۵۳ پس‌ به‌ او استهزا کردند چونکه‌ می‌دانستند که‌ مرده‌ است‌.  ۵۴ پس‌ او همه‌ را بیرون‌ کرد و دست‌ دختر را گرفته‌، صدا زد و گفت‌: “ای‌ دختر برخیز.”  ۵۵ و روح‌ او برگشت‌ و فوراً برخاست‌. پس‌ عیسی‌ فرمود تا به‌ وی‌خوراک‌ دهند.  ۵۶ و پدر و مادر او حیران‌ شدند. پس‌ ایشان‌ را فرمود که‌ هیچ‌کس‌ را از این‌ ماجرا خبر ندهند.

 

  زنده کردن پسر یک بیوه زن

لوقا   باب ۷

 ۱۱ و دو روز بعد به‌ شهری‌ مسمی‌ به‌ نائین‌ می‌رفت‌ و بسیاری‌ از شاگردان‌ او و گروهی‌ عظیم‌، همراهش‌ می‌رفتند.  ۱۲ چون‌ نزدیک‌ به‌ دروازه‌ شهر رسید، ناگاه‌ میتی‌ را که‌ پسر یگانه‌ بیوه‌ زنی‌ بود می‌بردند و انبوهی‌ کثیر از اهل‌ شهر، با وی‌ می‌آمدند.  ۱۳ چون‌ خداوند او را دید، دلش‌ بر او بسوخت‌ و به‌ وی‌ گفت‌: “گریان‌ مباش‌.”  ۱۴ و نزدیک‌ آمده‌، تابوت‌ را لمس‌ نمود و حاملان‌ آن‌ بایستادند. پس‌ گفت‌: “ای‌ جوان‌، تو را می‌گویم‌ برخیز.”  ۱۵ در ساعت‌ آن‌ مرده‌ راست‌ بنشست‌ و سخن‌ گفتن‌ آغاز کرد و او را به‌ مادرش‌ سپرد.  ۱۶ پس‌ خوف‌ همه‌ را فراگرفت‌ و خدا را تمجیدکنان‌ می‌گفتند که‌ “نبی‌ای‌ بزرگ‌ در میان‌ ما مبعوث‌ شده‌ و خدا از قوم‌ خود تفقد نموده‌ است‌.”  ۱۷ پس‌ این‌ خبر درباره‌ او در تمام‌ یهودیه‌ و جمیع‌ آن‌ مرز و بوم‌ منتشر شد.

عیسی مرده را زنده کرد

 

 

 

 





:: بازدید از این مطلب : 291
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : یک شنبه 10 دی 1396 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: